سید حسن نصرالله در ۳۱ اوت سال ۱۹۶۰ در شهرک البازوریه از محلههای فقیرنشین شرق صور در جنوب لبنان به دنیا آمد. نام مادرش مهدیه صفی الدین» و نام پدرش سید عبدالکریم» است. در زمان کودکی سید حسن نصرالله، پدرش به شغل سبزی و میوهفروشی مشغول بودهاست.[۴] وی سه برادر و ۵ خواهر دارد و سید حسن نصرالله فرزند ارشد خانواده میباشد. به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد کاری، خانوادهٔ وی به منطقهٔ الکرنتینا در جنوب بیروت رفتند. خانوادهٔ وی در سال ۱۹۷۵ میلادی، همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند.[۱][۳][۳] سید حسن از کودکی شدیداً به امام موسی صدر علاقهمند بود.
سید حسن نصرالله تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دورهٔ راهنمایی را در محلهای به نام سنالفیل در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید و در سال ۱۹۷۶، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از ۲ سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسهٔ الامام منتظر در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی سید محمد غروی، امام جمعه شهر صور بودهاست.[۳][۱۱] نصرالله در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت، اما با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنشها در لبنان، به درخواست شورای حزبالله به بیروت بازگشت.[۱۲]
نصرالله با اتمام دورهٔ دبیرستان و همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و به عنوان مسوول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام منتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل میپرداخت که در همان زمان، به عنوان عضو دفتر ی آن انتخاب شد.
در دیداری که سید حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با سیدروحالله خمینی در تهران داشت، خمینی وی را به عنوان نماینده خود در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب کرد. سید حسن نصرالله در زمان دریافت این حکم ۲۱ ساله بود و اولین کسی از رهبران حزبالله لبنان بود که چنین حکمی را از روح الله خمینی دریافت کرده است.[۱۳] نصرالله در سال ۱۳۶۱ هم به عنوان سرپرست تیم ورزشی جنبش امل به تهران سفر کرد که به دلیل درگرفتن جنگ ۱۹۸۲ لبنان این سفر نیمهتمام ماند.[۱۴]
معاون سید حسن نصرالله در پاسخ به سؤالی مبنی بر واکنش حزبالله در صورت حمله اسرائیل و حامیان آن به ایران گفت: رابطه ما با جمهوری اسلامی ایران مثل پدر و فرزند است و در صورت حمله مان از ایران دفاع خواهیم کرد، حتی اگر شود خودمان را فدای بقای جمهوری اسلامی بکنیم، این کار را خواهیم کرد و این کار نه از روی تعصب، بلکه به خاطر مصالح حقیقی جهان اسلام است.[نیازمند منبع]
وی بارها در سخنرانیها و جلسات خود به حمایتهای ایران از حزبالله تصریح کردهاست[۱۵] وی در سخنرانیهایش از ایران دفاع میکند و آن را وظیفهای بر اساس قانون وفاداری میداند.
سید حسن نصرالله از ابتدای شکلگیری حزبالله در آن به فعالیت پراخت، در سال ۱۹۸۵ وی با انتقال به بیروت مسئولیتهای سنگینتری را عهدهدار شد. نخستین مسئولیت جدی نصرالله آمادهسازی نیروهای مقاومت و تأسیس هستههای نظامی و در عین حال معاون ابراهیم امین از نمایندگان حزبالله در پارلمان لبنان بود. در سال ۱۹۸۷ و همزمان با تشکیل کمیتهٔ اجرایی حزبالله، نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عین حال او در شورای تصمیمگیری حزبالله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود.
پس از ترور سید عباس به وسیلهٔ بالگردهای اسرائیلی در ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۲ (۲۷ بهمن ۱۳۷۰)، با اجماع شورای تصمیمگیری حزبالله، حسن نصرالله برای دبیرکلی حزبالله انتخاب شد.
سید حسن نصرالله از همان آغاز هدایت حزبالله لبنان موضعی تهاجمی علیه اسرائیل اتخاذ کرد. یک سال پس از دبیرکلی وی در حزبالله در سال ۱۹۹۳، تعداد ۲۶ سرباز اسرائیلی در نزاع طرفین توسط حزبالله کشته شدند. جنگ حزبالله علیه اسرائیل برای عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان ادامه پیدا کرد. تعداد کشتههای سربازان اسرائیلی در سال ۱۹۹۷ به ۴۰ تن رسید. با سخت شدن شرایط اسرائیل مجبور به ترک خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی شد[نیازمند منبع]. پیروزی حزبالله در خارج کردن اسرائیل از جنوب لبنان و کشته شدن پسر نصرالله در جنگ در سال ۱۹۹۷، موجب محبوبیت سید حسن نصرالله در جنوب لبنان شد.[۱۲]
سید حسن نصرالله به دلیل همین تهدیدات در سالهای اخیر کمتر در انظار عمومی حاضر میشود و تیم حفاظتی ۱۵۰ نفره مسؤولیت حفاظت وی را بر عهده دارد.[۱۸] این تیم حفاظت را عماد مغنیه ایجاد کرد.[۱۹] و اکنون ابو علی جواد مسئولیت این تیم را بر عهده دارد. وی که داماد سید حسن نصرالله است و به سپر سید معروف است دورههای متعدد و پیچیده نظامی را در ایران گذراندهاست.[۲۰]
بعد از خارج شدن نیرویهای اسرائیل از جنوب لبنان هم همچنان بخشی از خاک جنوب لبنان در اشغال اسرائیل میباشد در سال ۲۰۰۰ میلادی، سید حسن نصرالله طی سخنرانی با شکننده خواندن اسرائیل، خواستار ترک کامل لبنان توسط اسرائیل و نیز آزادی همه اسرا لبنانی در بند اسرائیل شده و موضعگیری جدیدی را در قبال اسرائیل بیان کرد،[۱۲] وی گفت:
. ای مردم، عزیزانم و ای برادران فلسطینی، من میخواهم اعلام کنم که این اسرائیلی که تسلیحات اتمی در اختیار دارد و قدرتمندترین نیروی هوایی منطقه را داراست، به خدا سوگند، آنها از تار عنکبوت ضعیفتر هستند… (۲۶ می ۲۰۰۰)
درباره این سایت